مورد داشتیم دختره بدون کلیپس رفته دانشگاه غیبت خورده:| :|
......
دختراااا. . . تو خونه سیب زمینی رو درسته قورت میدنا . اما بیرون تو ملع عام یه دونه
چیس نازکو با 8 گازو 2 ترمز و 3 تا نیم کلاج میخورن ...
.......
در اروپا دخترابیرون میرن باکمی آرایش، درایران آرایش بیرون میره باکمی دختر! از دست دخترا
........
مورد داشتیم دختره
دستشو کرده تو چکمش گردنشو خارونده!
.......
میگن تو جهنم چهل تا دختر میارن می چینن جلوت بعد تو باید به تک تکشون یاد بدی چطوری پارک دوبل بزنن !
من رفتم توبه کنم !!!
......
دختره پست گذاشته
دلم برای یک نفر تنگ است
نه میدانم نامش چیست و نه میدانم چه می کند
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم
لبخندش را هم ندیده ام
فقط میدانم که باید باشد ولی نیست خب مستقیم بگو یکی بیاد منو بگیره ، من شوهر میخوام
[ چهارشنبه 93/11/29 ] [ 7:40 عصر ] [ نیما ]
دختره پست گذاشته: واااای یه عکس دیدم تمام موهای تنم سیخ شد
.
.
.
.
.
.
.
منم مسدودش کردم.دختری که تنش اینقدر مو داشته باشه دختر نیست
اسمال اقاست .. 
[ دوشنبه 93/11/27 ] [ 2:28 عصر ] [ نیما ]
ترجیح میدم تنها باشمو افسوس بخورم ...
تااینکه افسوس باشمو تنها بخورم :|
عه اشتبا شد ...
صب کن ...
ترجیح میدم تنهایی افسوس بخورم
تا اینکه افسوسی تنها بخورم ...
فک کنم بازم نشد :|
خلاصه بدونید یه ترجیحی میدم دیگه ...
بهم اعتماد کنید...
تو شادیا جبران میکنم
[ شنبه 93/11/25 ] [ 11:35 عصر ] [ نیما ]
قبلا به گربه پخ میکردی سه متر رو هوا بود !
الان صاف تو چشات نگاه میکنه
بعد آروم از کنارت رد میشه !
همین مونده سرشم به نشونه ی تاسف تکون بده !
فک کنم تحریما اینارو حسابی پررو کرده :|
[ چهارشنبه 93/11/22 ] [ 5:24 عصر ] [ نیما ]
میدونی تو هوای سرد چی میچسبه؟
با مخاطب خاصت پیاده بری بیرون بچرخی؛
وقتی قشنگ یخ کرد و لپاش گل انداخت از سرما،
با کش بزنی به لپاش تا از درد بمیره :|
دکترم رفتم میگه مشکل روانی ندارى
[ دوشنبه 93/11/20 ] [ 9:0 عصر ] [ نیما ]
این مطلبو فقط پسرا میتونن بخونن
دخترا به صورت ستاره میبینن
***************
******************************
************************
**********
******************
پسرا خیلی باحال بود نه !؟ ! مخصوصا اون تیکش که
میگه : ******
[ جمعه 93/11/17 ] [ 7:5 عصر ] [ نیما ]
به این میگن ی عشق واقعی
[ چهارشنبه 93/11/15 ] [ 7:12 عصر ] [ نیما ]
یادم میاد بچه بودم توی مهمونی نوشابه خوردم
از تو دماغم اومد بیرون همه حالشون بد شد
منم دماغم میسوخت؛ مشتمو کوبیدم زمین
خورد تو قاشق - قاشق پرت شد تو صورت بابابزرگم..
دندون مصنوعیش افتاد تو سوپ خالم.. اومد تند
پاشه از جاش دندون مصنوعی رو بگیره که
نیوفته تو سوپ زارت گوزید ..شوهر خالمم از فرط
خنده دوباره گوزید..
همون موقع دیدیم نوه خالم
داره گریه میکنه هیچی دیگه دیدیم وسط فرشریده ..
اومدن عنو جم کنن دیدن ردپا هست نگو
دختر خالم نفهمیده رو عن و لقد کرده..
هیچی دیگه همه از پای سفره در رفتن..
برگی از خاطره یک لر
[ سه شنبه 93/11/7 ] [ 11:40 عصر ] [ نیما ]
::
